از زمان نمایش هنرهای رزمی خصوصا «کونگ فو» توسط بازیگران چینی - هنگ کنگی مثل منگ فی ، بروس لی ، جکی چان ، و جت لی بر پرده ء سینما و در فیلمهای حادثه ای - اکشن ، جذابیت بصری اینگونه فیلمها برای اکثریت سینماروهای جهان غیرقابل انکار بوده است . عمده ترین اِشکال در این بین ، برخورد تجاری تهیه کنندگان و استفاده ء ابزاری سیرک گونه از این حرکات و فنون (ذاتا هنری) است . با درک این نکته که «کونگ فو» و «ووشو» ، و سایر طریقت های رزمی خاوردور (خصوصا چین) متاثر و منشعب از فلسفه ای باستانی برای حیات بشرند ، ضرورت نگاه از روزنی دیگر به فیلمهای متفاوت این ژانر رخ می نماید . در چین «شائولین» یعنی فلسفه ء «چرخه ء حیات» یعنی «جهان بینی خاصی برای زندگی» و «کونگ فو» شاخه ء نظامی-رزمی حفاظت نفس است در برابر طبیعت و محیط بر اساس حرکات حیوانات و موجودات زنده ء غیرانسان (حتی افسانه ای مثل اژدها) و «ووشو» همان شان است با کمک سلاح ، نبرد برای زنده ماندن و حفاظت از نفس ، تنازع بقای لازمه ء زندگی و حیات است و بهمین واسطه مشخصا بسیار محترم . حال حفظ شرافت و ارزشهای والای معنوی را هم بدان اضافه کنید و به اهمیت افسانه ها و اسطوره ها دقت نمایید . کاربرد اسطوره ای این هنرها چه رئالیستی و چه افسانه ای در خلق روایات متفاوت و باارزش هنری می تواند بسیار مناسب ، به جا ، و هنرمندانه باشد . چن کایگه در «امپراتور و آدمکش» به روایتی حماسی - افسانه ای پرداخت و انگ لی در «ببر خیزگرفته ، اژدهای پنهان» افسانه ای رزمی ساخت . ژانگ ییمو در جدیدترین اثرش «قهرمان» ، آن حماسه-افسانه ء باستانی را با آن کاربرد رویایی-افسانه ای هنرهای رزمی در هم آمیخته و با استفاده از داستانهایی کوتاه که هر دم واقعیت را تغییر می دهند ، هدف قهرمان خود را لحظه به لحظه روشن تر می کند و در آخر که همه چیز توجیه شده به نظر می رسد ، به ناگهان با فلسفه ای متفاوت ولی از پیش معرفی شده ، تغییر مسیر داده و مفهومی معنوی و زیبا را پشتوانه ء پایان تاریخی داستان خود قرار می دهد .
جای جای داستانهای «شمشیرزن بی نام» ، یا تصور تحلیلی «امپراتور Qin» سرشار از دیالوگهای ناب و صحنه پردازی های مسحور کننده است . پروازهای رویایی (اوج آرمانی ذن بودیستی در هنرهای رزمی) شمشیرزنان و جنگجویان ، اسلوموشن های ترکیبی با جلوه های ویژه و فیلمبرداری مسحور کننده ، قدرتی فرابشری برای پرسوناژها فراهم آورده و از این طریق ارزش هدف نهایی جنگجویان و دگرگونی پایانی به اندازه ها و ابعادی عظیم و مناسب ، ارتقاء می یابند .
تاریخ تشکیل امپراتوری چین و چگونگی اتحاد هفت اقلیم آن کشور و برتخت نشستن اولین امپراتور Qin به اسطوره بدل شده و شخصیت «امپراتور» و «شمشیرزن بی نام» (Nameless) و «شمشیر شکسته» و «برف پرنده» و «آسمان» به اساطیری حماسی در تاریخ چین تبدیل می گردند . ییمو در «قهرمان» ، خلق اسطوره ها را به تصویر می آورد . تصاویری تغزلی ، حماسه هایی که به نرمی پر و لطافت رویا بر جان می نشینند و پرواز شمشیرزنان را نه مضحک که آرمانی می نمایند . قهرمانانی والا که مسلما باید قدرتشان فرازمینی و محل نبردشان آسمانها باشد . اینان بدین گونه تاریخ افسانه ای چین را رقم می زنند :
۲۰۰۰ سال پیش ، هنگام جنگ ایالات ، چین به هفت قلمروی پادشاهی تقسیم شده بود . حکمرانان این هفت اقلیم ، سالهای سال برای استیلای بر یکدیگر جنگیده بودند ... و مردم متحمل مصائب این جنگها بودند . پادشاه Qin موفقترین ایشان بود ، او قصد داشت تا تمام سرزمینها را فتح کرده و مردم زیر آسمان را متحد ، و دنیایی چون بهشت برای ایشان بسازد . پادشاهان ۶ قلمرو دیگر او را تهدید عمده بحساب می آوردند . تاریخ شفاهی چین سرشار است از داستان قاتلینی که برای کشتن پادشاه کبیر Qin اعزام می شدند . این فیلم یکی از آن حماسه هاست ...
در سال ۲۲۱ قبل از میلاد مسیح پادشاه Qin تمام ۶ سرزمین دیگر را تصرف کرده و چین را متحد ساخت . او ساختن دیوار بزرگ چین را برای جلوگیری از حمله ء قبایل شمالی آغاز کرد . امپراتوری Qin نخستین سلسله ء امپراتوری چین شد ... و کین شی هوانگ (Qin Shihuang) اولین امپراتور چین .
«قهرمان» (The HERO) جزو فیلمهای کاندید دریافت «گلدن گلوب» بهترین فیلم خارجی زبان سال ۲۰۰۳ ، و چه بسا کاندید و برنده ء همین بخش اسکار امسال ، سرشار از نوعی لطافت و زیبایی ، و دیدنی تر از بسیاری از دیگر فیلمهای امسال است .
احسان
چهارشنبه 29 بهمنماه سال 1382 ساعت 03:59 ب.ظ
ای ووول کارت درسته!!!